به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و پنجاه و نهمین نشست از سلسله نشستهای این مؤسسه، به مناسبت چهلمین روز درگذشت دکتر آذرتاش آذرنوش، روز چهارشنبه 26 آبانماه 1400، ساعت 16 تا 18، به یاد ایشان برگزار شد.
در این نشست که با همکاری وبینار بهشتی و مؤسسۀ خانۀ کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، سمرا آذرنوش، دختر مرحوم دکتر آذرنوش و استاد دانشگاه سوربن، حمزه ایلخانیزاده، رئیس سابق فدراسیون چوگان، احمدرضا خضری، استاد گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران، و محمدرضا سحاب، مدیرعامل مؤسسۀ جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، علیاشرف صادقی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سیدمحمد عمادی حائری، عضو هیأت علمی بنیاد دائرة المعارف اسلامی، عنایتالله فاتحینژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، عبدالهادی فقهیزاده، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران، مرتضی کریمینیا، قرآنپژوه، مجدالدین کیوانی، عضو شواری علمی دائرة المعارف بزرگ اسلامی و سردبیر نشریه آینۀ میراث، و اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ میراث مکتوب، سخن گفتند.
در ابتدای این نشست دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، ضمن تسلیت درگذشت دکتر آذرنوش، و تقدیر از سخنرانان و حاضران در نشست، گفت: زندهیاد دکتر آذرنوش حق بزرگی به گردن جامعه علمی و ادبی کشور دارند و برای مؤسسۀ میراث مکتوب افتخار بزرگی است که یاد آن بزرگ مرد فرهنگ و زبان عرب را با حضور دوستان و شاگردان و محبان ایشان گرامی بدارد.
وی سپس ضمن بر برخی رویدادهای زندگی دکتر آذرنوش، گفت: فهرست آثار استاد آذرنوش نشان میدهد که او از زمانهای آغازین تحقیق و پژوهش در روزگار جوانی، هدف مشخصی را دنبال کرده بود و آن این بود که تأثیر فرهنگ و تمدن ایران را در جامعه عربی پیش از اسلام و قرون اولیه پس از ظهور اسلام بشناساند و به نسل جوان معرفی کند. استاد به دنبال بیان تأثیر ایرانیان بر غنای زبان عربی بود و قصد داشت نشان دهد که ایرانیان چگونه با هوشمندی تمام توانستند این زبان را از آن خود کنند. استاد آذرنوش همه همت خود را صرف کاوش در دورۀ تاریخی قرون اولیه اسلامی کردند.
وی ادامه داد: مرحوم دکتر آذرنوش مانند دوستان و اقران عربیدان و ایراندوست خود نظیر محمدی ملایری آیتالله زاده شیرازی، قاسم تویسرکانی و دیگران در پی بازسازی و بازیابی فرهنگ و هویت ایرانی در متون کهن به ویژه تا قرن چهارم و پنجم بودند.
وی گفت: دکتر آذرنوش هیچگاه سر آن نداشت که با نشان دادن عوامل و عناصر ایرانی از ارزش و ارجمندی زبان قرآن بکاهد، بلکه نیت او آن بود که برای به اصطلاح دو قرن سکوت، که توصیفی از نخستین دورۀ ایران اسلامی و بازتاب نوعی شکست و واماندگی و انفعال گردیده و تأثیری بس ناخجسته بر روحیه ایرانیان میگذارد، پاسخی بیابد. این حق تردیدناپذیر ما ایرانیان است که در پی بازیابی هویت ملی اسلامی خود برآییم و آن قرنهای سکوت را به سخن درآوریم، حتی اگر این کاوشها نشان دهند که بخش بسیار بزرگی از فرهنگ عربی در سه سدۀ نخست اسلام، ایرانی است.
در ادامه دکتر علیاشرف صادقی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به بیان سخنان خود پرداخت و ضمن تسلیت درگذشت دکتر آذرنوش به خانواده ایشان، گفت: من در حدود سال 1342 در پاریس و از طریق آقای دکتر هرمز میلانیان استاد زبانشناسی و دکتر غلامحسین عربشاهی با ایشان آشنا شدم. مرحوم دکتر آذرنوش در کار خودش متخصص بسیار خوبی بود و از یک نظر میشود گفت منحصر بفرد بود. تقریبا همه کسانی که در ایران عربی تدریس میکنند به سبک و سیاق مرسوم در حوزههای علمیه عربی آموختهاند و به همان سبک تدریس میکنند و فقط میتوانند عربی را بخوانند و وقتی هم میخوانند آن را با لهجه فارسی میخوانند. حتی استادان بسیار برجسته ما این گونه بودند. دکتر آذرنوش اما متفاوت بود. ایشان پیش از آمدن به پاریس دو سال در عراق بود و عربی را هم به سبک جدید، به صورتی که هم بتوانند بخوانند، هم حرف بزنند و هم بنویسند، آموخته بود.
وی با اشاره به تحول ایجاد شده در آموزش زبان عربی در پی تألیف کتاب دو جلدی آموزش عربی از سوی زندهیاد آذرنوش، گفت: خیلیها مخالف این روش بودند و مخالفت خود را هم علنی میکردند و در حالی هم که قرار بود به این کتاب جایزۀ کتاب سال اعطا شود، به ناحق از لیست خارج شد و جایزه را به آن ندادند. اما این کتاب جای خود را به خوبی باز کرد و تاکنون 50 بار چاپ شده؛ چرا که کتاب مفیدی است. این یکی از خدمات بزرگ دکتر آذرنوش به آموزش زبان عربی در ایران بود.
وی از ترجمۀ فرهنگ هانس ور و انتشار به عنوان فرهنگ عربی ـ فارسی به عنوان یکی دیگر از خدمات ارزشمند مرحوم دکتر آذرنوش یاد کرد و افزود: مرحوم دکتر آذرنوش هم تألیفات بسیار خوبی دارد و هم ترجمههای خوبی. وقتی که ایشان در دانشکدۀ الهیات استاد بود مرحوم دکتر محمد محمدی ملایری رئیس آن دانشکده بود. مرحوم دکتر محمدی از کسانی بود که دربارۀ سه قرن اول هجری تحقیقات زیادی کرده و کتابهایی هم نوشته بود. احتمالا دکتر آذرنوش تحت تأثیر دکتر محمدی ملایری هم بوده که علاقهمند به تحقیق دربارۀ آن دوره شده است.
وی سپس به معرفی برخی از آثار و مقالات و خدمات علمی مرحوم دکتر آذرنوش پرداخت و افزود: از نظر من ایشان در تألیف بسیار توانا بود و در حالی که ترجمه میکرد دست به تألیفاتی زد که منبع چندانی دربارۀ آنها وجود نداشت. تألیفاتی که مطالب مربوط به آنها را ریز ریز باید از دل متون کهن بیرون کشید و کنار هم چید و نتیجهگیری کرد. بنابراین به نظر من ایشان از این جهت که نکات بسیاری را درباره سه قرن اول، که ما متنی از آن دوره نداریم، روشن کرده است، جایگاه خاصی دارد. همچنین ایشان در میان کسانی که عربی تدریس کردهاند شخص درخشان و ستارۀ تابانی بود. درست است که مخالفتهایی با شیوۀ نو ایشان صورت گرفت اما روشهای جدید راه خود را باز میکنند و در دراز مدت، به قول فرخی، سخن نو بر سخن دیرینه غلبه میکند.
در ادامه دکتر سمرا آذرنوش، دختر مرحوم دکتر آذرنوش، با سپاس از حاضران و برگزارکنندگان نشست، به بیان مطالب خود با موضوع کاربرد آثار آذرتاش آذرنوش و روش او در مطالعات ایران باستان پرداخت و گفت: از این نظر دو اثر آذرتاش آذرنوش، یعنی کتابهای راههای نفوذ فارسی در زبان و فرهنگ عرب جاهلی و چالش میان فارسی و عربی، جایگاه ویژهای دارد. یکی از وجوه مشترک این دو اثر این است که روایت تاریخنگارانه را با نکات مردمشناختی، و جنبههای زبانشناسی و واژهپژوهشی در میآمیزد.
علاوه بر اینها جنبهای که در آثار او کمتر مورد توجه قرار گرفته این است که این آثار دریچههایی را به روی زبان و فرهنگ ایران پیش از اسلام و اوایل اسلام میگشاید. این امر نشان میدهد که آذرنوش در کنار تحقیقاتش در زمینه زبان و ادب عربی، نه فقط منابع کهن آن دوران را مطالعه میکرد بلکه در صدد پی بردن به نتایج جدیدترین تحقیقات علمی در زمینههای زبان، مآخذ و آداب ایران باستان مخصوصا دوره ساسانی بودند.
به عنوان مثال پیشرفتهای دهه اخیر در مطالعات سریانی، خصوصا در ایتالیا و فرانسه، که رابطه مستقیمی هم با تکوین و تثبیت زبان عربی دارد عمیقا مورد توجه ایشان قرار گرفته بود.
وی در ادامه به ارائۀ شواهدی برای روشن شدن نحوه تأثیرپذیری پژوهش ایران ساسانی و پساساسانی از نگرش آذرتاش آذرنوش به متون و مسئله زبان، پرداخت.
در بخش دیگری از این نشست دکتر مرتضی کریمینیا، عضو هیئت علمی بنیاد دائرة المعارف اسلامی، به بیان مطالب خود پرداخت و با اشاره به تأثیر فعالیتها و خدمات علمی مرحوم آذرنوش، گفت: تألیف فرهنگ لغتی نوآورانه، تألیف مبتکرانه دو جلد کتاب در آموزش زبان عربی، تألیفات و ترجمههای ایشان در زمینۀ تاریخ زبان و ادبیات عرب، کار بسیار ستارگی که در زمینۀ سیر ترجمه از عربی به فارسی انجام دادند و کشف فوق العاده هوشمندانهای در این حوزه داشتند، یعنی تأثیرگذاری ترجمۀ تفسیر طبری در فارسینویسی و فارسیگویی ما و ترجمهها و تفاسیر کهن ما در طول تاریخ، کارهای بسیار مهمی که در تصحیح متون کلاسیک عربی کردند و ترجمه آثار کلاسیک نمونهای از خدمات علمی ایشان است.
وی همچنین با اشاره به تألیف و تدوین و ویرایش نزدیک به 700 مقاله در دائرة المعارف بزرگ اسلامی از سوی مرحوم دکتر آذرنوش،آن را کار بسیار عظیمی توصیف کرد و گفت: مقالات ایشان بسیار شاخص به شمار میآید و پرورش شاگردانی در کنار خود که روش تألیف مقالات ایشان را دیدهاند، بخشی از کارنامه علمی مرحوم آذرنوش است.
وی با اشاره به ویژگیهای اخلاقی زندهیاد آذرنوش گفت: کسانی که از نزدیک با ایشان حشر و نشر داشتند چیزهایی در رفتار او میدیدند که حاکی از این بود که واقعا یک انسان مهذب، بسیار اخلاقی، بسیار دلسوز و عاشق معلمی بود. دست طالبان علم را گرفتن عشق او بود و این عشق را همراه با صبوری در آموزش به کار میگرفت. علاقه ایشان به تدریس به دانشجویان جدید الورود به هیچ وجه کم نشد و همچنان در اواسط دهه 90 که بازنشسته شده بودند به دانشکده الهیات میآمدند و به دانشجویان تازه وارد کتاب آموزش زبان عربی خود را درس میدادند.
وی با اشاره به کمک بی دریغ مرحوم استاد آذرنوش به طالبان علم از پایگاههای مختلف، گفت: خود من وقتی برای اولین بار با ایشان تماس گرفتم یک طلبه بودم و از یک فضای کاملا بودم و استاد فوق العاده به گرمی از من استقبال کردند و مرا راهنمایی کردند. استاد آذرنوش یک دریچه بسیار متفاوت از ادبیات عرب را به روی من گشود که اصلا آن را در حوزه علمیه نمیدیدم و نمییافتم. نمونه دیگر دوست طلبهای بود که کاری دربارۀ زبانشناسی تطبیقی تورات و قرآن، که جزو حوزههای مورد علاقه دکتر آذرنوش بود، انجام داده بود. استاد آذرنوش این پژوهشگر را بارها به گرمی در منزل خود پذیرفت و آن دانشجو را تشویق کرد و در مراسم رونمایی از پژوهش او هم شرکت کرد.
وی ادامه داد: شاید ما فکر کنیم هر کسی این کار را انجام میدهد، اما استادی مثل آقای آذرنوش برایش مهم نبود که فرد پژوهشگر از چه پایگاهی میآید و تفاوت اعتقادی و نوع پوشش هیچ اهمیتی برای او نداشت. دانشجویان ایشان هم از هر فرهنگی بودند او را عاشقانه دوست داشتند. من یک دانشجو یا همکار را به یاد ندارم که پیش ایشان رفته باشد و یک بار از ایشان گله کند و جز خوبی و ذکر محاسن ایشان و جز شیفتگی نسبت به رفتار و روش تدریس ایشان چیزی نمیدیدیم.
وی ضمن بیان این که این ویژگیها بیشتر در نسلهای قدیم دیده میشد، گفت: الان فضاهای دانشگاهی بیشتر رنگ رقابت به خود گرفته که مایۀ متأسف است. دیدن کسانی مثل آقای آذرنوش برای ما غنیمتی بود؛ کسانی این چنین سخت کوش، پرتلاش و تا این حد عاشق، مهربان، دلسوز و صبور در کار آموزش. عشق او به ایران، تمدن ایرانی و درونمایههای زبان فارسی و کشف تاریخ زبان و فرهنگ ایران از طریق تمام زبانها و فرهنگهای مجاور مثل زبان عربی، مثالزدنی است.
وی در پایان ضمن بیان این که نبودن مرحوم آذرنوش یک ضایعه بزرگ برای جامعه علم و دانش و پژوهش ماست، گفت: چیزی که به ما سکونت و آرامش و صبوری میبخشد راهی است که مرحوم دکتر آذرنوش در عمر بلند خود گشود و بذری است که کاشت و افشاند. من کار ایشان را به کوه بلند پربرفی تشبیه میکنم که از پای آن چشمههایی همچنان و همچنان میجوشد. عرصۀ جدیدی که ایشان در توجه به زبان از طریق رفتارهای اجتماعی، تاریخ فرهنگ و جستجوی این امور در متون گذشته گشود راهی است که هر لحظه و هر لحظه از آن برکت میآید و برای ما دانش جدیدی میافزاید.
در حال تکمیل ...
درگذشت عالم وارسته حجتالاسلام فاطمینیا برای دینداران و اخلاقمداران موجب تأثر و تألم گردید.