ميراث مكتوب - پژوهشگرانی که کم يا زياد دستی، در دنيای پر رمز و راز نسخه های خطّی دارند، خود به خوبی واقفند که عمدتاً در نخستين برگ بيشترين آثار دستنويس، بسته به قدمت نسخ، مالکان آنها، يادداشتهايي متنوّع، مبنی بر تملّک خود بر نسخ، نوشتهاند که به گونهای مالکيّت صاحبان نسخه را نشان میدهد، که از اين رهگذر میتوان کتابخانههای شخصی در ادوار تاريخی و حتّی تاريخ نسخهها را بر اين اساس نوشت؛ نيز گاه اين تمليک در قالبی ديگر، همچون «وقف عام» برای استفاده علمای يک شهر و دانشجويان علوم اسلامی يا «وقف خاص» برای استفادهی اولاد ذکور و ...؛ که عموماً اين آثار در خانوادهها نسل به نسل میگردد و گاه توليّتی خاصّ هم بر اين موقوفههای فرهنگی نهاده میشده است. البتّه لازم به توضيح نيست که وقف عامّ يا خاصّ، »بر فرض احراز شرايط دقيق و «صيغه شرعی» وقف يک دستنويس ـ بأیّ نحوٍ کان ـ قابل تملّک نيست و شرعاً فقط «استفاده» از اين آثار و بهرهوری از «منافع» آن مختصّ موقوف عليها خواهد بود و اصل مال مختصّ خداوند است و بس؛ ولی ساليان مديدي است که مسامحتاً، خصوصاً در مقوله «وقف خاصّ» خانوادهها و اشخاص، با آن معامله «ملک طلق» میکنند!
ادامه مقاله «بررسی مالکیت اندیشه و چالش های فراروی مصصحان» نوشته حسین متقی را با کلیک بر روی این لینک بخوانید
افزودن دیدگاه جدید