ميراث مكتوب - تاریخ علم به یک مفهوم، از خلق و توسعۀ اندیشهها و نظریههای مربوط به اکتشافها یا حتی ناکامیهای علمی سخن میگوید و بر اکتشافات علمی و پیشتازان آن متمرکز میشود. تاریخ علم عموماً زمینههایی را که در آن دو سنت علمی متباین به لحاظ روش شناختی و جدا از نظر جغرافیایی با یکدیگر برخورد و مقابله میکنند، نادیده میگیرد، به ویژه هنگامی که منجر به کشفیات جدیدی نشود. برخورد میان علوم جدید اروپایی و دانش سنتی اسلامی نمونۀ چنین زمینهای است و به این دلیل، ورود علوم جدید به جهان اسلام و چالش پژوهشگران سنتی با آن، توجه مورخان علم را چه در داخل و چه در خارج از ایران جلب نکرده است. کتابهای تاریخ علم که به جهان اسلام، و به ویژه ایران مربوط است، به ندرت دانش و زمینههای علمی پس از سدههای میانه را پوشش میدهند و از این لحاظ کمبود محسوسی دارند. واکنش به علوم جدید در دنیای اسلام، هر چند به کشفی منجر نشد، برای تاریخ اندیشهها در خاورمیانه به طور اعم و برای فهم مسائل مربوط به مدرنیسم در کشورهای اسلامی به طور اخص اهمیت زیادی دارد. در رابطه با ایران نیز، اصلاحگرانی چون سیدجمالالدین اسدآبادی، میرزاملکم خان، میرزاآقاخان کرمانی، طالبوف و دیگران بر این باور بودند که مدرنیته بدون جذب علوم جدید نمیتواند حاصل شود. بدین سبب آنان، کم و بیش فعالانه، به تبلیغ علوم جدید میپرداختند.
آنچه در بالا آمده است بخشي از مقاله «ظهور مدرنیتۀ علمی در ایران (مناقشات پیرامون احکام نجوم و اخترشناسی جدید در اواسط سدۀ سیزدهم هجری/ نوزدهم میلادی)» تاليف کامران ارجمند و ترجمه افسانه منفرد است كه در سال دوم دوفصلنامه ميراث علمي اسلام و ايران به چاپ رسيده است. براي دريافت و مطالعه متن كامل اين مقاله بر روي گزينه دريافت فايل كليك كنيد.
افزودن دیدگاه جدید