ميراث مكتوب - ادبیات منثور فارسی در دوران پیشامدرن بر مبنای دو سنت اساسی ادبیات منشیانه و ادبیات مردمی بنا نهاده شده است. ادبیات منشیانه ایران برای همه ما نامی آشناست. پدیدآورندگان این ادبیات، که مطابق برخی قواعد زیباییشناسی با سبکی رسمی، قراردادی و دانشورانه نوشته میشد، عموماً درباریان، دیوان سالاران و سخنوران تحت حمایت دربار بودند و مخاطبان آن ها را اغلب نخبگان فرهیخته و تحصیل کرده تشکیل میدادند. اما در سوی دیگر در قلمرو ادبیات مردمی ایران، تنهای از ادبیات منثور روایی وجود دارد که از سنت رسمی افسانه های ملی ایران مایه گرفته است. این ادبیات که بر مبنای فرهنگ دیرینه، غنی و مردمی قصهگویی شفاهی در میان اقوام ایرانی ساکن فلات ایران و بهویژه خراسان بزرگ، رواج بسیار داشته است، بهلحاظ سبک و شیوه با ادبیات منشیانه تفاوت چشمگیری دارد. اصولاً ادبیات مردمی در قالب قصه، بسیاری از افسانهها، اساطیر کهن و نیز اخبار و حوادث تاریخی را به گونه شفاهی و سینه به سینه منتقل کرده است. بسیاری از آثار داستانی دوره اسلامی از رهگذر همین سنت شفاهی پدید آمدهاند. نگارنده در این مقاله کوشیده است عناصر درون ساختی داستان «سمک عیار» را بررسی کند و با رفتن به لایه های پنهان این اثر به معرفی بنمایه های فکری و فلسفی نویسنده در ساخت و پرداخت چنین داستانی بپردازد و هدف او از نوشتن این اثر داستانی را بشناساند. متن كامل مقاله «سمک عیار و عناصر درون ساختی آن» نوشته مسعود دلاويز كه در شماره 106 فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب پارسي به چاپ رسيده است را در فايل پايين مطالعه كنيد.
افزودن دیدگاه جدید