ميراث مكتوب - الحشائش (هيولي الطب في الحشائش و السّموم)، تأليف پدانيوس ديوسكوريدس عين زربي، ترجمه عربي از اصطفن بن بسيل و اصلاح حنين بن اسحاق، به كوشش دكتر يوسف بيگباباپور، تهران، انتشارات سفير اردهال، 1392 خ. كتاب مورد گفتگو چاپ عكسي دستنويسي ارزشمند در زمينۀ شناسايي داروهايي با منشأ حيواني، كاني و بويژه گياهي و خواص آنها است كه در كتابخانۀ دانشگاه ليدن نگهداري ميشود. چون شمارۀ نسخه در چاپ عكسي درج نشده براي آنها كه ميخواهند نشاني آن را بدانند اشاره كنيم كه نسخه به شمارۀ 289 خاوري (Or. 289)در آن كتابخانه نگهداري ميشود. كتاب جز چاپ عكسي نسخه داراي مقدمهاي در پانزده صفحه به قلم آقاي يوسف بيگباباپور است. مشكلي عمومي كه در اين مقدّمه ديده ميشود اينكه در خلال آن به منابعي ارجاع داده شده – آن هم به نام اختصاري پديد آورنده - درصورتي كه نمايۀ منابع در پايان مقدمه درج نشده و براي خواننده معلوم نيست كه مثلاً مقصود از (فرشاد، ج 1، ص 292) كدام كتاب يا مقاله است. در نخستين صفحات اين مقدمه به ارائۀ مطالبي كلّي دربارۀ پزشكي كهن پرداخته شده است. اين بخش بعنوان مدخلي عمومي براي خوانندگان ناآشنا با متون پزشكي كهن ميتواند سودمند باشد. امّا بخش مرتبط با نسخۀ چاپ شده تقريباً پنج صفحۀ مقدّمه را در برگرفته است. در اين بخش، نخست به شناسايي ديوسقوريدس و اثر بسيار ارزشمند او در زمينۀ شناسايي عقاقير (داروهاي جانوري و معدني و بويژه گياهي) يعني كتاب الحشائش پرداخته شده است. سپس نويسندۀ مقدّمه به شناسايي ترجمههاي دور اسلامي از كتاب الحشائش پرداخته است. اين آگاهيها عمدتاً مبتني بر منابعي مطمئن است. امّا متأسفانه آقاي دكتر بيگباباپور در دنبالۀ مقاله مطالبي را نوشتهاند كه نشان ميدهد در شناسايي نسخۀ چاپ شده و متنِ اثر، چنانكه بايد وقت نگذاشتهاند و اين امر موجب شده تا حتّي متن اثري كه نسخۀ آن را چاپ كردهاند به درستي نشناخته و نام آن را بر روي جلد و مقدّمۀ خود به نادرستي ضبط كنند.
چنانكه بر روي جلد و مقدمۀ آقاي بيگباباپور ديده ميشود، ايشان نسخۀ چاپ عكسي را رونويسي از كتاب الحشائش به ترجمۀ اصطفن بن بسيل و اصلاح حنين بن اسحاق دانستهاند در حالي كه چنين نيست و اين نسخه، درواقع رونويسي از اصلاح الحشائش ابوعبدالله ناتلي است كه بر پايۀ همان ترجمه صورت گرفته است. ترجمۀ اصطفن و حنين سالها پيش به چاپ رسيده و نسخههاي آن نيز در كتابخانههاي دنيا موجود است و به آساني ميشد نسخۀ مورد نظر را با آنها مقايسه كرد تا به آساني از اين اشتباه جلوگيري شود. امّا فارغ از مقايسۀ نسخه با متن چاپي يا نسخههاي آن، حتي اگر نويسندۀ مقدمه به نخستين صفحۀ نسخه مينگريستند، ميتوانستند از اين اشتباه بپرهيزند. در آنجا در شناسايي متن و نويسند آن آمده: «كتاب الحشائش في هيولي العلاج الطبّي من اصلاح الحسين بن ابرهيم بن الحسين بن خرشيد الطبري الناتلي رحمة الله عليه». همينطور در صفحۀ دوم نسخه يعني در آغاز متن و بلافاصله پس از بسمله چنين عباراتي ديده ميشود: «كتاب دياسقوريدوس العين الزربي في هيولي العلاج الطبي بعضه نقل حنين وبعضه نقل اصطفن تولي اصلاحه لسيّدالامرا المؤيّد من السّما ابيعلي مولي اميرالمؤمنين اطال الله علي اكمل السّعادة بقاه و ادام علوه و سلطانه و القيام بتهذيبه العبد الذليل الحسين بن ابرهيم بن الحسين بن خرشيد الطبري الناتلي». كه در اينجا نيز عبارت: «و القيام بتهذيبه ... الخ» نشانگر اين نكته است كه نسخۀ مورد گفتگو تهذيب / اصلاح ناتلي از كتاب الحشائش است. امّا در همان عبارت پيشگفته نكتهاي ديگر نيز هست كه داراي اهميت بسيار ميباشد اما متأسفانه بدان نيز توجه نشده است. در اين عبارت آنجا كه آورده: «بعضه نقل حنين وبعضه نقل اصطفن» به روشني نشان ميدهد كه به باور نويسندۀ آن، ترجمۀ بخشي از كتاب الحشائش توسط اصطفن و بخشي توسط حنين به انجام رسيده است. اين موضوع در انجامۀ نسخه نيز تصريح شده است: «انقضت المقالة السّابعة من كتاب الحشائش لدياسقوريدوس وتمّ بها الكتاب بأسره بعضه بنقل حنين وبعضه بنقل اصطفن واصلاح الحسين بن ابرهيم بن الحسين بن خرشيد الطبري الناتلي ...». اين نكته با آنچه آقاي بيگباباپور بر روي جلد و نيز در مقدّمة خود دربارۀ ترجمۀ اصطفن و اصلاح حنين درج كردهاند مغايرت دارد. اين اشارات كه در چند جاي نسخه درج شده به احتمال بسيار نوشتۀ ابوعبدالله ناتلي است و لذا با كهنترين اشارات نويسندگان تاريخ پزشكي درباره الحشائش همزمان و بلكه كهنتر است. بنابراين نميتوان به آساني از كنار آن گذشت. نويسندۀ اين سطور در مقالهاي زير چاپ كه درباره اين متن و همين نسخه نوشته به جزئيات بيشتري در اين باره پرداخته و لذا از آن ميگذرد. نكتۀ ديگر كه نشان ميدهد آقاي بيگباباپور حتي انجامۀ نسخه را كه حاوي آگاهيهاي متنشناسانۀ مهمي است، با بيتوجهي خوانده، عبارتي از مقدمۀ ايشان (ص 23) است كه چنين مرقوم كردهاند: «اين نسخه به خط نسخ كمنقطه كتابت شده و بنا به اذعان كاتب، از روي نسخۀ شيخ ابي عبد الله ناتلي مصلح كه در سمرقند براي خليفة عباسي المؤيد بالله در ربيعالاوّل 380 ق. تهيه نموده بود، كتابت شده است». در اين عبارت چند اشتباه پيش آمده است و براي اينكه نادرستيها دانسته شود، انجامۀ دستنويس (ص 228 ر) را در زير نقل ميكنيم: «وقع الفراغ من نسخه يوم تير من اسفندارمدماه الموافق يوم الاثنين منتصف شهر رمضان سنة خمس و سبعين و ...[ناخوانا]... نسخه من خطّ الشيخ العالم ابيعبدالله الناتلي المصلح لهذا الكتاب الّذي كتبه لامير الامرا المؤيد من السّما ابيعلي السيمجوري مولي اميرالمؤمنين ...[ناخوانا]... اياه جزاهما الله خيراً وكلّ من اعتني باحياء العلوم بسمرقند حرسها الله والحمد لله كما هو اهله والصّلوة علي رسوله المصطفي محمّد وآله || تاريخ الشّيخ الناتلي للكتاب كان يوم الجمعه للنصف من شهر ربيعالاوّل من سنة ثمانين وثلثماية بحمد واهب القوة». طبق انجامه بايد توجه داشت كه اولاً نام شخصي كه نسخه از روي خط وي نوشته شده «شيخ ابي عبد الله ناتلي مصلح» نيست بلكه در عبارت آمده: « نسخته من خطّ الشيخ العالم ابيعبدالله الناتلي المصلح لهذا الكتاب»؛ يعني اين نسخه را از خطّ شيخ ابوعبدالله ناتلي كه مصلح (اصلاح كنندۀ) اين كتاب است نقل كردم. از سويي عبارت نشان ميدهد كه اين شيخ ابوعبدالله ناتلي، نسخه را براي «خليفۀ عباسي المؤيد بالله» كتابت نكرده بلكه خودِ اثر يعني اصلاح حشايش را براي «ابوعلي سيمجوري» نگاشته است. آنچه آقاي دكتر بيگباباپور «المؤيد بالله» پنداشته درواقع عبارت: «المؤيد من السّما» (ياري شده از سوي خداوند) است كه در حقّ سيمجوري بيان شده است. ضمناً تا جايي كه نويسندۀ اين سطور ميداند، در ميان خليفگان عباسي اصلاً خليفهاي با لقب «المؤيد بالله» و آن هم در سال 380 ق وجود نداشته است. مهدياليه كتاب يعني ابوعلي سيمجوري نيز از مشهورترين افراد خاندان سيمجوريان است و در اينجا نيازي به شناساندن وي نيست.
امّا از همۀ اينها مهمتر آنكه اين «شيخ ابي عبد الله ناتلي مصلح؟» كه آقاي دكتر بيگباباپور وي را كاتب نسخۀ منقولٌ عنها پنداشته، نهتنها پديدآورندۀ اصلاح حشايش است بلكه يكي از استادان ابنسينا بوده و از معدود كساني است كه ابنسينا در رسالۀ سرگذشت خود به تصريح از وي بعنوان استادش نام برده است. چنين شخصي براي آشنايان با تاريخ علوم نبايد چندان ناشناس باشد. از اصلاح حشايش جز نسخۀ كتابخانۀ ليدن كه مورد گفتگوي ما در چاپ عكسي كنوني است، سه نسخۀ ناقص ديگر شناسايي شده كه فؤاد سزگين آنها را در كتاب تاريخ نگارشهاي عربي(ج 3، ص 445) شناسانده است. آقاي بيگباباپور در مقدمۀ خود چندين نسخه از ترجمة اصطفن و حنين از كتاب الحشايش را شناسانده و جالب توجه اينجاست كه دربارة يكي از نسخهها چنين نوشته است: «در فهرست عربي طوپقاپوسراي (ج 3، ص 800) از نسخه شماره 2127احمد سوم نوشته ابويوسف بهنام بن موسي بن يوسف موصلي در 626 زمان ناصرالدين محمد ابوبي (642 – 658 ق) ياد ميشود كه آن را حسين بن ابراهيم بن حسن خورشيد طبري ناتلي اصلاح كرده است». ايشان با اينكه اين آگاهي را نيز در دست داشته باز دانسته نيست كه چرا به همنامي اين ناتلي با «شيخ ابي عبد الله ناتلي مصلح؟» پي نبرده و ندانسته نسخهاي كه به چاپ عكسي رسانده درواقع اثر اين شخص است. مواردي كه ياد كرديم نشان ميدهد كه آقاي بيگباباپور به چاپ عكسي نسخهاي اهتمام ورزيدهاند كه متأسفانه حتي متن آن را نشناختهاند و اين شناسايي نيز نهتنها نياز به بررسي منابع متعدد نداشت، بلكه از روي صفحات آغاز و انجام نسخه و با كمي آشنايي با زبان عربي ميشد آن را به آساني شناخت. با وجود مشكلاتي كه در شناسايي متن وجود دارد، شايد لازم باشد تا جلد و مقدمۀ آن را اصلاح كرد تا اين نسخۀ ارزشمند با نام و مشخصات صحيح در دسترس پژوهشگران قرار گيرد. نيز بايد از ناشر سپاسگزار بود كه با وجود مشكلات فراوان نشر در سالهاي اخير، همتي در انتشار اينگونه كتابها دارد.
افزودن دیدگاه جدید