ده خطای اخلاقی در پاسخ به نقدها

پاسخ نویسندگان به نقد آثار علمی‌شان امری متداول است؛ ولی گاه این پاسخ‌ها از تأثیرگذاری لازم برخوردار نیستند. ناکارآمدی جوابیه‌ها سه دلیل می‌تواند داشته باشد. 1- ضعف ساختاری: زمانی‌که نویسنده قالبی برای پاسخ خود در نظر نگرفته است و تنها به جهت حفظ آبروی خویش، قلم به دست گرفته و سعی در پیوستن کلمات به هم دارد. 2- فقر محتوایی: گاهی نویسنده‌ای که مورد نقد قرار گرفته به جای استفاده از منابع معتبر و استدلال‌های جّدی و دلایل عقلی و نقی نیرومند به بازگویی و بزک کردن نوشته‌های خود می‌پردازد و حتی گاهی با جلب ترحّم خوانندگان و اشارات مکرر به زحمات خود سعی می‌کند به نقد، پاسخ گوید.


میراث مکتوب- پاسخ نویسندگان به نقد آثار علمی‌شان امری متداول است؛ ولی گاه این پاسخ‌ها از تأثیرگذاری لازم برخوردار نیستند.
ناکارآمدی جوابیه‌ها سه دلیل می‌تواند داشته باشد. 1- ضعف ساختاری: زمانی‌که نویسنده قالبی برای پاسخ خود در نظر نگرفته است و تنها به جهت حفظ آبروی خویش، قلم به دست گرفته و سعی در پیوستن کلمات به هم دارد. 2- فقر محتوایی: گاهی نویسنده‌ای که مورد نقد قرار گرفته به جای استفاده از منابع معتبر و استدلال‌های جّدی و دلایل عقلی و نقی نیرومند به بازگویی و بزک کردن نوشته‌های خود می‌پردازد و حتی گاهی با جلب ترحّم خوانندگان و اشارات مکرر به زحمات خود سعی می‌کند به نقد، پاسخ گوید. 3- خطاهای اخلاقی جوابیه‌ها: هنگامی‌که نویسنده مورد نقد، به جای اعتراف به خطاهای رخ داده در اثرش به فحاّشی، هتّاکی، تحقیر منتقد و به کارگیری زبان ناپیراسته می‌پردازد، متوجه می‌شویم که وی دچار خطاهای اخلاقی شده است. این خطاها ده نوع هستند:
1- دیگری را به کارزار حریف فرستادن: گاه نویسنده به جای آنکه خود به منتقدان خویش پاسخ دهد، دیگری را به پاسخگویی وادار می‌کند که اخلاقاً خطا است؛ در واقع نویسنده‌ای مدعیاتی در قالب نوشتار عرضه کرده و دیگری، این مدعیات را به حق یا ناحق، به چالش گرفته و پرسش‌هایی پیش کشیده است. اینک آن نویسنده، اگر همچنان به نوشته خود پای بند است، از نظر اخلاقی ملزم است به سئوالات منتقد پاسخ دهد و جایی برای مداخلۀ دیگری نیست، اما اگرشخص ثالثی از باب نصرت، به یاری نویسنده مورد نقد بشتابد، عقل عملی این کار را زیبنده نمی‌داند.
2-نام مستعار برگزیدن: گاه نویسنده در عین اینکه می‌خواهد پاسخ نقد را بدهد، حاضر نیست نامش را ذیل نوشته‌اش ثبت کند. به همین دلیل اسمی مستعار را که معمولاً برای همین جوابیه درست شده، انتخاب می‌کند و تحت آن نام، پاسخ خود را منتشر می‌کند. باید به این نکته هم توجه داشت که نام مستعار با نام قلمی فرق می‌کند.
3-تعلیم اصول نقد: پیش کشیدن بحث اصول و آیین نقد هنگام پاسخ، سومین خطای رایج در نقدِ نقدها به شمار می‌رود.
4-به دست دادن تقسیم بندی‌های شخصی: گاهی نویسنده برای گریز از مواجهه با نقدهایی که متوجه وی شده، به تکاپو می‌افتد تا راه برون شوی پیدا کند و یکی از آنها تفاوت نهادن بین واژه ها و اصطلاحات و بدیهی شمردن آنهاست. در اینجا نویسنده، به جای استناد به مسائل اجماعی و به یاری گرفتن محکمات، به مصادره مطلوب روی می‌آورد و تقسیماتی شخصی پیش می‌آورد که چه بسا پیش از وی کسی آنها را به کار نگرفته است.
5- اقدام در عین انکار: برخی از نویسندگان در عین حالی که شأن خود را والاتر از آن می‌دانند که به منتقدان خود پاسخ دهند، تحمل و ظرفیت سکوت را نیز ندارند. در نتیجه، جوابی به نقد منتقد می‌دهند و در آن تصریح می‌کنند که قصدشان پاسخ دادن به نقد نیست.
6- قبول ضمنی پس از انکار صریح: گاهی برخی نویسندگان مورد نقد، پس از آنکه منتقد را به انواع تهمت‌ها، از جمله بیسوادی و ناآگاهی می‌نوازند، در پایان پاسخ خود به شکل ضمنی حقانیت منتقد و درستی نقدها را می‌پذیرند.
7- مسئولیت را به دوش دیگران افکندن: منتقد در پی آن است تا خطاهای ویرایشی، نگارشی، صوری و محتوایی را در نوشته مؤلف به او خاطر نشان کند، اما گاهی نویسنده به جای پذیرفتن آن ایرادات و سعی بر اصلاح آنها، مسئولیت را به دوش افرادی چون ویراستار، نمونه خوان، دستیار پژوهش و ... می‌اندازد.
8- توسّل به منفصله‌های کاذب: گاهی نویسنده اصل را بر خطای منتقد می‌گذارد و از آن بالاتر، دست به حمله می‌زند و خطای منتقد را منحصراً زادۀ یک یا چند دلیل می‌شمارد و مدعی می‌شود که منتقد یا به دلیل «الف» و یا به دلیل «ب» دچار این خبط شده است. از قضا این دلایل، یکی از دیگری بدتر است.
9- بازجویی از منتقد: پیش می‌آید که نویسنده به جای پاسخ به اشکالات وارده، از حدود انتقادهای منتقد بیرون می‌رود و مسائل شخصی را پیش می‌کشد و مثلاً از منتقد می‌پرسد که چرا مرا نقد کرده‌ای؟ یا چرا اثری که چند سال پیش نوشته‌ام را اکنون نقد می‌کنی؟
10- دعا به جان منتقد: یکی از مواردی که دعا در حق کسی از نفرین و توهین هم بدتر است، زمانی است که نویسنده به جای پاسخ دادن به منتقد برای وی دعا کرده و مثلاً برای او قلب سلیم یا روحی پالوده آرزو می‌کند.
آنچه خواندید خلاصه شدۀ مقاله‌ای با عنوان «ده خطای اخلاقی در پاسخ به نقدها» به قلم سیدحسن اسلامی است که دریکصد و بیست و نهمین شمارۀ دو ماهنامۀ نقد کتاب، کتاب شناسی و اطلاع‌رسانی در حوزۀ فرهنگ اسلامی آینۀ پژوهش (مرداد و شهریور 1390) منتشر شده است. صاحب امتیاز این نشریه دفتر تبلیغات حوزۀ علمیۀ قم به مدیریت محمدتقی سبحانی و سردبیری محمدعلی مهدوی راد می‌باشد.



دیگر عناوینی که در شمارۀ اخیر آینۀ پژوهش آمده، عبارتند از:
مقاله:
رشیدرضا؛ المنار و سال‌های آغازین شکل‌گیری آن (1898-1903 م): عمر ریاض، ترجمۀ محمدحسین رفیعی.
تاریخِ تاریخ نگاری نجد پیش از حضور وهابیان: محمدحسین رفیعی
نقد و بررسی کتاب:
شیخ‌العراقین و کتاب الاسرارالصلاة: رضا استادی
رهیافت‌هایی به قرآن: سیدعلی آقایی
فوائد القواعد فی شرح القواعد: سیدابوالحسن مطلبی
پابرگ: جواد بشری
الهیاتِ تاریخ: حبیب الله بابایی
گزارشی از دو کتاب «محدّث ربّانی» و «شناختنامه محدّث قمی»: عبدالحسین طالعی
در پاسخ به نقد کتاب «حدیث در نگاه خاورشناسان»: فروغ پارسا
کتابشناسی موضوعی:
کتابشناسی سفرنامه‌ها و خاطرات حج زنان: اباذر نصر اصفهانی
تازه‌های نگارش و نشر- معرفی اجمالی:
رستم‌نامه: علیرضا ذکاوتی قراگزلو
آشنایی با استشراق و اسلام شناسی غربیان: مهدی الهیاری تبریزی
فهرست نسخه‌های خطّی کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران: احسان عجمی
بهشت و دوزخ: صدیقه خوش نژادیان
مروری بر دایرة‌المعارف اسلامی: دکتر عباس احمدوند
معرفی گزارشی و معرفی مجله های پژوهشی: اسماعیل مهدوی راد

افزودن دیدگاه جدید

Filtered HTML

  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • تگ‌های HTML مجاز: <a> <em> <strong> <cite> <blockquote> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.