میراث مکتوب- گاه کار ناپسند کتابسازی از حد متعارف و قابل تصور آن در میگذرد به گونهای که باید نام دیگری برای آن اندیشید؛ نامی که، گرچه گویاتر و «در خورتر»، ولی زیبندۀ ارباب تحقیق و پژوهش نخواهد بود. البته چنانچه پژوهشگری کار را تا به آنجاها بکشاند دیگر نه پژوهشگر که چیزی دیگر خواهد بود.
این روزها که بلبشو و بی حساب و کتابی به عرصۀ دانش و دانشپژوهی و صنعت نشر نیز راه یافته، و این حوزههای قابل احترام به دست عدهای فرصتطلب و سودجو به انحراف کشیده شده، نه دستی از غیب بیرون میآید که کاری بکند نه صاحبدل قدرتمندی به فکر چارۀ این درد میافتد، و چنین مینماید که « آنچه البته به جایی نرسد فریاد است». چون نه ضابطهای در کار است و نه نظارتی بر کیفیت آنچه منتشر میشود، هرکس به خود اجازه میدهد از این نمد هرج و مرج کلاهی دست و پا کند و لذا حکایت زردوز و بوریاباف هر روز و هر هفته تکرار میشود. در چنین شرایط به ظاهر خوابآلودهای بعضی ویراستاران خود ساخته، خواننده را چنان از بیخ عرب و از جاده پرت تصور میکنند که او احساس حقارت میکند و از خود میپرسد که چرا تا بدین اندازه دست کم گرفته شده است.
مقالۀ «تصحیـح یا تخـریب؟» نوشتۀ مجـدالدین کیـوانی؛ از مجموعه مقالات گزارش میراث – ویژه نقد متون است که به زودی فایل نهایی آن روی سایت قرار خواهد گرفت.
برای بهره گیری از مقاله کامل روی «دریافت فایل» کلیک کنید.

دريافت فايل
افزودن دیدگاه جدید