میراث مکتوب - اساس آگاهی و اطلاعات کنونی از هنرمندان ایران به واسطه آثار ایشان و همچنین کتابهای تاریخ و تذکره هاست.
در شرح حال و آثار نگارگران به ندرت به توصیف و خیال پردازی سخنوران از ایشان اشاره شده است. کهن ترین کاربرد واژه ی نگارگری در شعر سبک خراسانی دیده شده است. همچنین از اوایل سبک خراسانی و متن هایی چون شاهنامه ی فردوسی (400-370 ق.)، واژه ی مانی به عنوان نماد نگارگری بکار رفته است. در این مقاله به انعکاس نگارگران در تفکر و خیال سخنوران دوره ی صفوی پرداخته شده است. در بخش نخست به بسامد و تکرار نام مانی و بهزاد، در بخش دوم ترکیب های ساخته شده با نام این دو نگارگر در شعر سبک هندی و در بخش سوم نيز اطلاعاتِ هنری که از میان اشعار درباره ی این دو نگارگر استخراج شده و توصیفاتِ سخنوران ارائه و بررسی می گردد. در پایان، علاوه بر مانی و بهزاد به نام نگارگرانی که به ندرت در سبک هندی بکار رفته اند، نیز اشاره شده است. جامعه ی آماری این مقاله، دیوان های حدود بیست سخنور سبکِ هندی از اواخر سده ی 10 تا اواخر سده ی 12 هجری است که برخی همچون بیدل و رایج، هندی بوده و زبان دوم آنها فارسی بوده است.
متن کامل این مقاله نوشتۀ حمیدرضا قلیچ خانی که در دوفصلنامۀ علمی – تخصصی بساتین شماره دوم، پاییز - زمستان 1393 منتشر شده است اینجا بخوانید.
خطیبی میدانست هویت ایرانی با شاهنامه و زبان فارسی پیوند ذاتی دارند و برای حفظ زبان فارسی، هماره باید از فردوسی گفت و درباره شاهنامه نوشت.
افزودن دیدگاه جدید